سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر آنچه درباره ی گرافیک
درباره



هر آنچه درباره ی گرافیک

وضعیت من در یاهـو
Farshad Baradaran
امیدوارم این وبلاگ مثمر ثمر واقع بشه...

عکاسی با تلفن همراه

عکاسی با تلفن همراه
ما در زمانی زندگی می‌کنیم که به هر طرف نظر می‌اندازیم، همگرایی‌های زیادی را می‌بینیم. دیگر آن روز‌ها گذشت که دوربین، دوربین و تلفن، تلفن بود. این روز‌ها تلفن‌های همراه را می‌بینید که هم دوربین دارند، هم موسیقی پخش می‌کنند، هم به جای دستیار جیبی استفاده می‌شوند، و هم چندین و چند کار دیگر را انجام می‌دهند. در حقیقت دوربین‌های تلفن‌های همراه، پر‌سرعت‌ترین بخش از فراگیر شدن دوربین‌های دیجیتال را بر عهده دارند و با بالارفتن کیفیت و فناوری‌هایی که این روز‌ها در تلفن‌های همراه جدید عرضه می‌شود، با لنز‌های بهتر، مگاپیکسل‌های بالاتر، قدرت ذخیره‌سازی زیاد و بسیاری قابلیت‌های دیگر، آرام آرام شاهد کنار رفتن دوربین‌های دیجیتال سطح پایین و استقبال کاربران از تلفن‌های همه‌کاره هستیم.

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط Farshad Baradaran 89/4/23:: 6:58 عصر     |     () نظر

عکاسی ماکرو

عکاسی ماکرو به نوعی عکاسی گفته می شد که در آن تصویر اشیا بزرگتر از اندازه واقعی شان، با نسبتی بزرگتر از ?:? گرفته می‌شود.

عکاسی ماکرو


در عکاسی ماکروی واقعی باید فاصله بین لنز تا صفحه تصویر از فاصله لنز تا سوژه بیشتر باشد. در دوربین های فیلمی عکاسی ماکرو نیاز به مبدل های ماکرو یا حلقه های لنز ماکرو دارد. لنز های ویژه ماکرو معمولا گرانتر از سایر لنزها هستند و مخصوصا برای نزدیک شدن زیاد به سوژه و جلوگیری از تغییر شکل تصویر طراحی شده اند. بعضی از لنزهای تله فتو نیز دارای قابلیت ماکرو می باشند که با ترکیب اپتیکی ویژه ای که دارند می توانند در شرایط بسیار نزدیک به سوژه نیز روی آن فوکوس نمایند.
یکی از مزایای دوربین های دیجیتال این است که بیشتر آنها قادر به عکاسی ماکرو با کیفیت خوب می باشند. در بعضی از انواع این دوربین ها تا حد بسیار زیادی می توانند به سوژه نزدیک شوند، ولی در بعضی دوربین های دیگر از زوم برای پر کردن کادر و بزرگ کردن سوژه استفاه می شود. بطور کلی در عکاسی ماکرو، سرعت شاتر بسیار پایین است و استفاده از یک پایه محکم برای عکاسی ایده بسیار خوبی است. بعلاوه عکس گرفتن با استفاه از تایمر دوربین از لرزیدن دوربین و خراب شدن عکس جلوگیری می شود.
نماهای بسیار نزدیک معمولا بسیار جالب و نیز مفید می باشد. در عکاسی ماکرو جزئیاتی از شیئ دیده می شود که با چشم معمولی نمی توان دید.
یک تمبر ژاپنی با دید کاربردی تر عکاسی ماکرو برای ثبت تصویر اشیاء ارزشمندی نظیر سکه‌ها، جواهرات یا تمبرها بکار می‌رود. دیگر استفاده عکاسی ماکرو در صنعت است که برای بازرسی و کنترل کیفیت از آن استفاده می‌شود، همچنین صنعت بیمه برای ثبت تصویر اجزاء ارزشمند دستگاهها از این تکنیک استفاه می کنند. بطور کلی نمای درشت و نزدیک اشیاء می‌تواند کاربردهای بسیار متنوعی داشته باشد. همانطور که قبلا ذکر شد تصویر نمای نزدیک یک شیء معادل نگاه کردن به آن شیء با ذره بین است. جزئیاتی که بطور معمول قابل دیدن نیستند ناگهان بیرون می زنند و زیبایی‌ها یا زشتیهای نهفته جسم به چشم می‌آیند. برای مثال گلها برای این عکاسی سوژه بسیار جالبی می‌باشند. دو چالش مهم در عکاسی ماکرو عبارتند از: باریکی عمق میدان بخاطر نزدیکی زیاد لنز به سوژه و دیگر سختی نورپردازی جسم بگونه‌ای که روی آن سایه نیفتد. در ادامه بحث به این دو موضوع می‌پردازیم.

عمق میدان <\/h2>

عکاسی ماکرومیدان به محدوده درست فوکوس شده تصویر گفته می شود. عمق میدان بیشتر تحت تاثیر دیافراگم لنز می‌باشد. دیافراگم کوچک (عدد f بزرگتر) عمق میدان بزرگتری از دیافراگم بزرگ (عدد f کوچکتر) دارد. با دوربین‌های جمع و جور که امکان تعویض لنز وجود ندارد ترکیب دوربین و لنز در تعیین میزان حداقل نزدیکی به سوژه مهم می‌باشد. بعلاوه بیشر دوربین های کوچک امکان انتخاب دیافراگم را به استفاده کننده نمی‌دهند. بنابر این اگر سوژه بخوبی روشن نشده باشد احتمالا دوربین دیافراگمی باز را انتخاب نموده و عمق میدان را کاهش خواهد داد. در بسیاری از حالات ناحیه شارپ تصویر از چند میلیمتر تا تقریبا ?? سانتیمتر خواهد بود.
خط قرمز ناحیه کانونی تصویر و نوار سبز محدوده فوکوس (عمق میدان) را نشان می دهد.
مساله کوچکی عمق میدان ایجاب می کند که سوژه و دوربین حتما موازی هم باشند.  با اطمینان از موازی بودن سوژه و دوربین تا حد ممکن می توان مطمئن شد که عمق میدان در تصویر یکنواخت باقی می‌ماند.
با لنزهایی که معمولا در دوربین‌های کوچک استفاده می‌شوند، ایجاد اعوجاج در نماهای نزدیک موضوعی مهم می‌باشد. تغییرات ایجاد شده توسط لنز مانند انحنای گوشه‌ها به درون و برآمدگی میانی تصویر از مشکلات معمول می‌باشند. اگر تغییر شکلی در عکسهای ماکرو دوربینتان دیدید نشانه وجود نقص در دوربینتان نیست، بلکه به معنی این است که این لنز برای عکاسی ماکرو طراحی نشده است. برای پنهان کردن مشکل از خط‌های واضح صاف افقی و عمودی در ترکیب بندی عکستان پرهیز نمایید و یا از تغییر شکلهای نرم افزاری برای تصحیح عکس استفاده نمایید. عکاسی ماکرو و نماهای بسیار نزدیک معمولا باعث تغییر شکلهای پرسپکتیو شبیه لنزهای واید می‌شود. استفاده از این خاصیت برای ایجاد حالات خاص در عکس ترفند خوبی است.
قطعات کوچک مقوای سفید و یک آینه برای روشن کردن سوژه مورد استفاده قرار گرفته‌اند. دوربین با استفاده از سه پایه ثابت شده است.

همانطور که می‌دانید عمق

نورپردازی <\/h2>

عکاسی ماکرو

چالش دوم درعکاسی ماکرو برای عکاس ایجاد نورپردازی مناسب برای سوژه است. این کار بخصوص هنگامی که دوربین به سوژه بسیار نزدیک باشد خیلی مشکل است. معمولا از فلاش نمی توان بطور موثری استفاده کرد، چون یا باعث تغییر رنگ عکس می‌شود و یا به احتمال زیاد باعث زیاد شدن بیش از حد نور بخاطر نزدیکی زیاد به سوژه می‌شود. در چنین حالاتی بهترین کار این است که فلاش را خاموش کرده و زحمت تهیه منبع نور مناسبی را بخود بدهید!
در هوای آزاد از نور خورشید و چند تکه آینه کوچک به عنوان منعکس کننده می توان برای حذف سایه‌های ناخواسته استفاده نمود. در محل سربسته نیز می توان با استفاده از لامپهای معمولی و بازتابنده‌های ساده به نتایج خوبی رسید. توجه کافی داشته باشید که ممکن است بخاطر حذف زردی نورهای تنگستن مجبور باشید تصحیح رنگ و تراز سفیدی مناسبی را در تصویر ایجاد نمایید. اگر آینه در دسترس نباشد یک تکه مقوای سفید نیز خوب است و نور را بطور مات بر روی سوژه بازمی‌تاباند. راه دیگر این است که یک مقوا را با فویل‌های آلومینیومی بپوشانید تا بازتابندگی آن را بالاتر ببرید. اگر لازم بود می‌توان برای توزیع یکنواخت‌تر نور روی سوژه از بازتابنده های بیشتری استفاده نمود.
این گل با استفاده از نور طبیعی روشن شده است. با مقواهای سفید نور پخش شده و سایه‌های تند حذف می شود. اگردوربین شما لنز زوم دارد شما مجبور نیستید دوربین را زیاد به سوژه نزدیک نمایید . این امکان بخصوص در زمانی که امکان نورپردازی درست تصویر وجود ندارد بسیار مفید است و زوم اپتیکال به شما اجازه می دهد تا دوربین را عقب ببرید و سوژه را براحتی نور پردازی نمایید و هنوز هم یک عکس تمام کادر داشته باشید. هنگامی که از زوم برای نزدیک کردن عکس استفاده می کنید استفاده از سه پایه و یا هر وسیله دیگر برای حذف لرزشهای دست یادتان نرود. دوربین دیجیتال یکی از بهترین راههای گرفتن عکسهای ماکرو است. بعضی دوربین ها می توانند در حد یکی دو سانتیمتر به سوزه نزدیک شوند. دیده شدن بلافاصله نتیجه کار در دوربین های دیجیتال امکان تصحیح اشتباهات احتمالی را ایجاد می نماید. باز هم بدانید، تجربه بهترین راهنما است، پس دوربین‌ها بدست، پیش بسوی استفاده از تمام تواناییهای ابزاری که در دست دارید!

+ نوشته شده در  ساعت   توسط حسین سفیدی  |  < type=text/java>GetBC(8); نظر بدهید

آشنایی با دوربین های عکاسی

در گذشته نه چندان دور عکاسی از اتاقک تاریک و لوازم و موادی بسیار ساده تشکیل میشد. اما امروز از صنعتی پیچیده

برخوردار است که تنوع محصولات آن حیرت آور می باشد. " دوربین  سطوح حساس به نور و نور " ارکان سه گانه عکاسی اند که شناخت هر کدام از ضروریات فراگیری عکاسی به شمار میرود.

 

دوربین <\/h2>

 دوربین یا همان اتاق تاریک اولیه مهمترین عامل عکاسی است که با کمک آن عکسبرداری انجام می شود. امروزه  دوربین های عکاسی تنوع چشمگیری از لحاظ سیستم و شکل ظاهری دارند و هر روز به دامنه تنوع آنها افزوده می شود. اما با تمامی این اوصاف همگی آنها مشترکات زیادی دارند که با کسب شناخت کافی از این قسمتها می توان به راحتی با دوربین های گوناگون کار کرد.   

 

ساختمان اصلی دوربین های عکاسی<\/h2>

مهمترین قسمتهای یک  دوربین عبارتند از :<\/h2> 

1- لنز

2- وسایل تنظیم که به دو بخش تنظیم نور و تنظیم فاصله تقسیم میشود.

3- منظره یاب

 4- تعویض گر فیلم 

5- اتاقک تاریک

 6- کنتور شمارشگر فیلم                                         

 لنز<\/h2> 

 با مجهز شدن اتاقک تاریک به عدسی محدب تصویری شفافتر و روشنتر در اتاقک تاریک به دست آمد.  این مساله اهمیت لنزها را برای ایجاد تصویری واضح و روشن در دوربین ها آشکار میسازد.

هر چند که یک عدسی می تواند تصویری نسبتا واضح ایجاد کند  اما مشکلات متعد دی به وجود می آ ورد که

از آ ن جمله می توان به این موارد اشاره کرد:

1-      وسط تصویر نسبت به گوشه های آن واضحتر میباشد بطوریکه گاهی کناره ها کاملا محو است.

2-      تصویر دچار نوعی اعوجاج می شود بدین معنا که خطوط  در مرکز تصویر مستقیمند اما با نزدیک

شدن به کناره ها هلالی ومنحی می شوند.

3- خطاهای رنگی بسیار چشمگیر است یعنی تک عدسی قادر به بازنمائی  رنگهای طبیعی موضوع نیست. علاوه برآ ن نگهائی را که ناشی از کیفیت نا مطلوب شیشه آن است به رنگهای موضوع می افزاید   برای رفع این موارد در ساختمان لنز ترکیبی از عدسی های مختلف بکار می رود .

بر روی دهانه لنز هر دوربین اطلاعاتی از قبیل نام لنز  نام کارخانه سازنده   فاصله کانونی  شدت نور یاحداکثر باز شدن دیافراگم   شماره ردیف  واندازه دهانه لنز  درج شده است که در شناسائی لنزها بسیار بااهمیت است .

فاصله کانونی <\/h2>

 شعاع های  موازی نور که از بی نهایت به یک عدسی محدب می تابند در نقطه ای پشت عدسی همدیگر را قطع می کنند. فاصله میان مرکز عدسی تا آن نقطه اصطلاحاً فاصله کانونی عدسی نامیده می شود.            

دریک لنز نیز که ترکیبی از عدسی های مختلف است فاصله میان مرکز (محل استقرار تیغه های دیافراگم  درلنز) تا محل تشکیل تصویر واضح (سطح فیلم) را فاصله کانونی آن لنز می نامند. فاصله کانونی را با حرف f  وبر حسب میلیمتر نشان می دهند. به عنوان مثال اگر بر روی لنزی مشاهده شد f=50m.m یعنی فاصله کانونی آن 50میلیمتر است.

قدرت روشنایی یا حد اکثر گشادی دیافراگم <\/h2>

قبلا اشاره شد که لنز , ترکیبی از عدسی های متعدد است . این عدسی ها به طور طبیعی مقداری از نور را جذب می کنند در نتیجه تمام شعاع های نور که به لنز تابیده می شوند از آن عبور نمی کنند . قدرت روشنایی عبارت است از مقدار نوری که لنز از خود عبور میدهد .

این مقدار با اعدا خاصی مانند 1:1 , 2/1:1  ,  4/1:1  , 8/1:1 و 1:2  و غیره مشاهده میشود . روشنترین لنز 1:1 است . یعنی در این لنز عدسی ها بسیار مرغوب به کار رفته که می تواند نقریبا تمام نور موجود را از خود عبور دهد . هر قدر عدد بزرگتر شود لنز از روشنایی کمتری برخوردار اشت. از طرفی قدرت روشنایی لنز با بازترین درجه دیافراگم آن برابر است.

قدرت روشنایی لنز را می توان اینچنین محاسبه کرد :<\/h2>

   فاصله کانونی لنز تقسیم بر قطر دهانه لنز = قدرت روشنایی لنز

یعنی اگر قطر دهانه لنزی 50 میلیمتر و فاصله کانونی آن 100 میلیمتر باشد قدرت روشنایی 2 خواهد بود ( 1:2 )

پس میتوان گفت هر چه قطر دهانه لنز بیشتر باشد قدرت روشنایی آن بیشتر است


کلمات کلیدی: عکاسی، دوربین، ماکرو، گرافیک، هنری


نوشته شده توسط Farshad Baradaran 89/2/27:: 9:26 عصر     |     () نظر

چرا همیشه مگاپیکسل بیشتر، بهتر نیست؟

megs_narenji_ir.jpg

با توجه به دوربین های دیجیتال و گوشی های تلفن همراهی که طی این دو سال به بازار ارائه شده است، فکر می کنم حالا بهترین زمان برای پرداختن به این موضوع است که: چرا مگاپیکسل بیشتر، لزوما به معنای دوربین بهتر نیست؟

 

نحوه کار دوربین دیجیتال اینگونه است که نور را بر روی سنسوری می تاباند و سنسور نور را تبدیل به بارهای الکتریکی می کند. بسته به دوربینی که استفاده می کنید، نور به روش های مختلفی بر روی سنسور تابانده می شود. دوربین های SLR با استفاده از یک سیستم پیچیده لنز و آینه نور را می چرخانند، ولی دوربین های کامپکت ببین و بگیر از لحاظ مکانیکی بسیار ساده ترند. اما در قلب هر دو آنها یک سنسور اصلی با کارایی همانند به کار رفته است.

 

این سنسور همان جایی است که دعوای مگاپیکسل آغاز می شود. هنگامی که شما دکمه شاتر دوربین را فشار می دهید،سنسور (همانند فیلم در دوربین های قدیمی) تحت تاثیر نور ورودی از دریچه دوربین قرار می گیرد و میزان این تابش هم بسته به مدت زمان نوردهی است که انتخاب کرده اید. ساده ترین تشبیهی که می توان در مورد سنسور دوربین هی دیجیتال به کار برد این است که آن را به مجموعه منظمی از سطل ها تشبیه کرد که آب باران را جمع آوری می کنند. سنسور هم مجموعه منظمی از پیکسل ها است که فوتون های نور را جمع آوری می کنند و کیفیتش هم بستگی به این دارد که چه میزان از فوتون های جمع آوری شده به بار الکتریکی تبدیل شوند. سنسورهای دوربین عکاسی به دو دسته اصلی CCD و CMOS تقسیم بندی می شود که در آینده بیشتر در مورد آنها صحبت خواهیم کرد.

 

حال اگر می خواهید بدانید که داستان از چه قرار است به ادامه مطلب مراجعه کنید.

 
 

google_gigapixel_interior01_01.jpg

به طور کلی، هر چه تعداد پیکسل های قرار گرفته در سنسور بیشتر باشند، عکس های آن کیفیت و رزولوشن بالاتری خواهند داشت. مگاپیکسل عبارت از یک میلیون پیکسل است و یک عکس 12 مگاپیکسلی کیفیت و رزولوشنی به میزان 12 میلیون پیکسل دارد. کیفیت بسیار بالایی به نظر می آید، البته تا وقتی که با تصاویر گیگاپیکسلی آشنا نشده باشید! برای مقایسه بهتر است که بدانید کیفیت تصویر یک مانیتور 30 اینچی با رزولوشن 2560*1600 تنها کمی بیشتر از 4 مگاپیکسل است و حتی بهترین ویدئوی HD هم تنها 2 مگاپیکسل کیفیت دارد؛ اندازه تلویزیون در این زمینه تاثیری ندارد.

 

امروزه بسیاری از دوربین های ببین و بگیر دسته 250 دلاری که توسط نیکون و کانن تولید می شوند، کیفیتی بین 10 تا 12 مگاپیکسل دارند و حتی سونی اریکسون همراه با گوشی جدیدش (Idou) دوربینی 12 مگاپیکسلی ارائه کرده است! یعنی دوربینی همانند کانن Xsi یا نیکون 3000 دلاری D700 Pro؛ این دیگه چیه!؟

 

البته میان عکس هایی که با این دو دوربین می گیرید، ازلحاظ کیفیت دنیایی تفاوت است. مهمترین تفاوت هم به اندازه سنسور و تعداد پیکسل های آن بر می گردد. در یک دوربین DSLR نسبت به تلفن همراه سنسور بسیار بزرگتری می توان قرار داد و این نه تنها به این معنی است که شما تعداد پیکسل بیشتری را می توانید روی این سنسور جای دهید، بلکه می توانید پیکسل های بسیار بزرگتری را هم داشته باشید - تصور کنید که سطل های بزرگتری برای جمع کردن نور داشته باشید.

 

tut_digital_sensor-sizes.png

اگر به مقاله سایت DPReview در خصوص سنسورها نگاهی بیاندازید متوجه می شوید که سنسور به کار رفته در دوربین های DSLR در برابر سنسور دوربین های کامپکت ببین و بگیر بسیار بزرگ است. همانطور که در این مقاله اشاره شده، اندازه سنسور بیان کننده اندازه کانالی است که اطراف آن را احاطه کرده است و به اندازه فیزیکی خود سنسور بستگی ندارد. اندازه سنسور به صورت نسبت آن با فیلم 35 میلیمتری به عنوان یک استاندارد بیان می شود. دوربینی را که سنسورش ابعادی برابر با فیلم 35 میلیمتری داشته باشد full-frame می نامند.

 

برای داشتن دوربین ها و تلفن های کوچکتر با رزولوشن تصویر بالا (high-resolution)، تولید کنندگان سعی دارند تا حد ممکن، تعداد بسیار زیادی پیکسل ریز را در سنسور های ریز فشرده می کنند. نوع و جنس پیکسل ها در دوربین های ببین و بگیر معمولی با پیکسل های کیفیت بالایی که در دوربین های DSLR دیده می شود کاملا متفاوت است؛ همین موضوع است که باعث می شود که عکس های آنها دقت رنگی بد و گستره دینامیک پایین تری داشته باشند.

 

نویز، مشکل بعدی دوربین های دیجیتال است. هنگامی که شما پیکسل ها را -همانند گاوهای خوشمزه ای که برای کشتار می برند- به صورت فشرده کنار هم می گذارید، با این کار حرارت زیادی تولید می کنید که یکی از دلایل ایجاد نویز است. احتمالا دانه های رنگارنگ ریزی را که در برخی قسمت های عکس های دیجیتال ایجاد می شوند دیده اید. هنگامی هم که ISO را به صورت دستی تنظیم می کنید و حساسیت سنسور را برای دریافت نور بیشتر بالا می برید وضع وخیم تر می شود. این تاثیر در دوربین های ببین و بگیر جدید هنگامی که حساسیت به ISO 800 نزدیک می شود به راحتی قابل مشاهده است. در صورتی که نیکون D700 و کانن 5D Mark II حتی با ISO 3200 عکس های خوب و قابل قبولی تولید می کنند.

 

نتیجه اینکه در یک اندازه سنسور مشخص، مگاپیکسل پایین تر با پیکسل های بزرگتر عکس های بهتر و شفاف تری را ارائه می کند. البته امروزه بسیاری از دوربین ها با استفاده از الگوریتم های خاصی میزان نویز را تا حد زیادی کاهش می دهند. مثلا 5D Mark II 21 مگاپیکسلی کانن با استفاده از این الگوریتم ها، عکس هایش در ISO های بالا، به خوبی عکس های D700 12 مگاپیکسلی هستند. اما حالت ایده آل این است که دوربین سنسور بزرگتر و تعداد پیکسل کمتر داشته باشد. البته یکی از ایرادهای سطل های (پیکسل) بزرگتر در دوربین های DSLR این است که به میزان نور بیشتری برای پرکردن آنها نیاز دارید! یعنی اینکه زمان نور دهی طولانی تری باید انتخاب کنید.

 

و حالا نوبت به کیفیت چاپ می رسد، کاری که نیمی از مردم بعد از عکاسی انجام می دهند. تجربه نشان می دهد که اگر قصدتان داشتن عکس های چاپی 10*8 اینچی بدون نویز باشد، 6 مگاپیکسل کیفیت نیاز شما را برآورده می سازد، اما مطمئنا اگر قصد دارید تصویر را در اندازه دیوار اتاقتان چاپ کنید، مطمئنا یک عکس 6 مگاپیکسلی اصلا به دردتان نمی خورد. همه آرزومند داشتن عکسهایی با جزئیات زیاد و غول پیکسل هستند، اما هنگام خرید دوربین برای یک فرد عادی توجه داشته باشید که مگاپیکسل بالاتر لزوما به معنای بهتر بودن نیست. مسئله این است که پیکسل های آن کیفیت خوب و قابل قبولی داشته باشند. خرید خوب و عکس های زیبایی را برایتان آرزو می کنیم


کلمات کلیدی: عکاسی، پیکسل، دوربین


نوشته شده توسط Farshad Baradaran 89/2/27:: 9:23 عصر     |     () نظر

پیشرفت های صورت گرفته در دنیا باعث شده است که فرصت های فراوانی جهت ثبت تصاویر پدید آید .شاید کمتر کسی را پیدا کنید که به همراه خود تلفن همراه نداشته باشد و از طرفی با ورود انواع دوربین های دیجیتال به بازار و کاهش قیمت آن ها ، هرکسی می تواند با خریداری آنها ، به تعداد فراوان عکس بگیرد و رویداد های در حال وقوع را ثبت کند. حال بیایید فرض کنیم پانزده میلیون نفر از جمعیت ایران ، فرصت ثبت تصاویر را از طریق تلفن همراه و دوربین دیجیتال دارا هستند و اگر این افراد بطور متوسط روزی یک عکس بگیرند سالیانه هر فرد می تواند حدود 360 عکس بگیرد و به زبانی دیگر حدود پنج و نیم میلیارد عکس در طول سال ثبت می شود. اکنون درمی یابیم که شرایط امروز تا چه حد فرصت های فراوانی را برای ثبت تصویر فراهم نموده است و این یک فرصت ارزشمند است که می توان از آن برای رشد خلاقیت جامعه بهره برد. حال با این سوال ممکن است روبرو شویم که آیا عکاسی می تواند زمینه ساز خلاقیت و شکل گیری ایده ای نو در ذهن ما باشد؟ آیا تا به حال تصمیم گرفته اید با دوربین عکاسی از یک سوژه مشخص عکس بگیرید؟ در این زمان فرد تلاش می کند با نگاه دیگری از درون دوربین به محیط اطراف بنگرد و این تلاش برای دیدن محیط اطراف با نگاهی متفاوت می تواند زمینه ساز پیوند میان خلاقیت و عکاسی باشد . هنگامی که یک فرد تلاش می کند با علاقه و اشتیاق و جستجوگری با دوربین خود تصاویری از محیط اطراف زندگی خود ثبت کند ، ممکن است با چیزهای جدیدی روبرو شود که تاکنون به آنها دقت نکرده است و این نگاه جدید ، سب یادگیری و زایش ایده های نو در ذهن وی می شود. اصولا هنگامی که انسان که تلاش می کند با دقت و جستجوگری عکس بگیرد و چون اثر خلق شده او در آینده مورد قضاوت دیگران واقع می شود او تلاش می کند ورای یک نگاه معمول به محیط اطراف خود بنگرد و این دقت نظر ، انسان را وادار به تفکر می کند .همان گونه که نوشتن انسان را وادار به تفکر می کند ، عکس گرفتن نیز در صورتی که همراه با دقت نظر و جستجوگری باشد می تواند زمینه ساز تفکر در ذهن عکاس باشد. گاهی یک عکس می تواند تاثیرات فوق العاده ای بر ذهن انسان برجای بگذارد و اگر دیدن یک تصویر ، ایده ای نو را در ذهن انسان موجب شود نشان می دهد که این عکس از قابلیت های بالایی در انتقال مفاهیم برخوردارست و می توان آن را یک عکس ایده ساز نامید و این یک عکس طلایی است و اگر تعداد این عکس ها در یک جامعه افزایش یابد می توانند زمینه ساز رشد خلاقیت در جامعه شوند. گاهی بعضی از عکس ها می توانند مفاهیم باارزشی را به ذهن انسان منتقل کنند.انتقال مستمر این مفاهیم در گذر زمان می تواند زمینه را برای تفکر و بروز افکارنو در ذهن انسان پدید آورد. برای نمونه می توان به عکس های گرفته شده از پیشرفت های بشری ، مکان های دوردست ، شگفتی های طبیعت ، موضوعات آموزشی و ... اشاره کرد . می توان از این عکس ها به نام عکس های تفکرزا نام برد .اگرچه با دیدن این عکس ها ، ایده های نو به یکباره در ذهن پدیدار نمی شوند ، اما مشاهده مستمر آنها می تواند انسان را به فکر فرو برده زمینه را برای بروز افکارنو در ذهن انسان سبب شود. بعضی از عکس ها باعث شادابی و آرامش در انسان می شوند نظیر عکس های خانوادگی ، عکس های گرفته شده از خاطرات شیرین ،مناظر طبیعی و دیدنی و نظیر اینها ، انسان ها به دنبال لحظاتی هستند که شاد شوند و به آرامش دست یابند.دیدن چنین عکس هایی می تواند چنین فرصت هایی را برای انسان فراهم نماید. اگر چه چنین عکس هایی با هدف وادار کردن انسان به تفکر کردن خلق نشده اند ولی در مواردی نیز ممکن است انسان را به فکر فرو برده و به تفکرکردن او کمک کنند. بعضی از عکس ها تنها وقت گیر هستند، انسان ممکن است با دیدن آنها به این نتیجه برسد که چیزی عاید او نشده است و تنها زمان را از دست داده است اینکه چه نوع عکس هایی را باید در این طبقه بندی گنجاند به فرد بیننده بستگی دارد و تا حدی نسبی است و این خود فرد است که به این نتیجه می رسد که مشاهده چنین عکس هایی برای او ثمری ندارد. اما در این میان نیز ، عکس هایی وجود دارند که باعث انزجار و ناراحتی و تاثیرات نامطلوبی بر بهداشت روانی فرد می شوند. اینکه چه نوع عکس هایی منزجر کننده هستند ، به فرد بستگی دارد.بعضی عکس ها برای عده ای ممکن است منزجر کننده باشند ولی برای عده ای دیگر چنین تاثیری در پی نداشته باشند. نکته ای که در اینجا اهمیت دارد توجه به این موضوع است که اگر عکسی باعث گردد که فرد دچار اضطراب ، نگرانی ، تشویش و ترس گردد و افکار او را پریشان کند می توان از آن به عنوان عکس منزجر کننده نام برد.چنین عکس هایی آرامش را از ذهن انسان گرفته و فرصت تفکر کردن و خلاقیت را از وی می گیرد. به راستی عکس هایی که در زندگی روزمره با آنها مواجه هستیم تا چه میزان در رشد خلاقیت ما موثر هستند ؟ و آیا در این زمینه برنامه ریزی های اصولی انجام داده ایم تا با نگاه به عکس ها ، ذهن خلاق ما شکوفا گردد و یا آنکه این عکس فرصت های لازم برای رشد انسان را از بین برده و جلوی رشد خلاقیت ما را گرفته اند . تکنولوژی فرصت های ارزشمندی را در زمینه ثبت تصویر در اختیار ما قرار داده است .سازمان ها برای رشد فکری کارکنان خود می توانند از هنر عکاسی به خوبی بهره مند شوند. امروزه انسان ها بیشترین یادگیری را از طریق چشمان خود به دست می آورند. در محیط ها ی شغلی می توان برای دستیابی به اهداف آموزشی ، دوره های آموزشی را طراحی کرد و از هنر عکاسی جهت آموزش کارکنان بهره برد .کارکنان می توانند در رابطه با موضوعات مختلف شغلی عکاسی کرده و با دقت نظر ، جستجوگری و کشف نکات جالب از این طریق تجربه کسب کرده و به یکدیگر بیاموزند. حضور در یک نمایشگاه عکس همانند قرار گرفتن در مکانی است که بارش افکار و اندیشه ها به سوی انسان سرازیر می شود و با استمرار و بکارگیری این هنر قابلیت های کارکنان افزایش یافته و نتایج آن ایجاد تصاویر منحصر به فرد و ارزشمند است و با گذر زمان بانک با ارزشی از تصاویر برای سازمان باقی مانده و می توان از آن در جهت رشد کارکنان بهره برد. از طرفی نظام آموزش و پرورش نیز باید با برنامه رزی های اصولی در زمینه بهره گیری از این هنر در رشد خلاقیت دانش آموزان بکوشد .امروزه نمی توان برای رشد خلاقیت دانش آموزان تنها بر معلم تکیه کرد. رها کردن انرژی خلاق دانش آموزان تنها به مدد معلم کاری سخت و دشوار است و حتی اگر یک معلم عاشق کارخویش باشد و بسیار سخت کوش بوده و لحظه ای از کار خود در زمینه آموزش دانش آموزان غفلت نکند چنان انرژی از او گرفته می شود که باعث خستگی وی می شود. لذا باید همراه با بهره گیری از معلم ، از روش های مختلفی برای رشد خلاقیت دانش آموزان بهره برد .برای مثال می توان از هنر عکاسی در این خصوص بهره گرفت. آموزش عکاسی به دانش آموزان و برگزاری نمایشگاههای متعدد عکس و برگزاری مسابقات متعدد در مدارس علاوه بر ارتقاء دانسته های دانش آموزان ، زمینه لازم برای رشد خلاقیت دانش آموزان را فراهم می نماید. دانش آموزان در اثر دقت نظر به محیط اطراف ، جستجوگری، تجربه مکان های جدید ، به دست آوردن هدف برای ثبت تصویر و آنگاه دیدن تصاویر ثبت شده یکدیگر ، می توانند ، بروز ایده ها و افکار جدید را در ذهن خود تجربه کنند. برای مثال برگزاری یک نمایشگاه عکس در خصوص موضوعات علوم ، ریاضی و.... شرایطی را پدید می آورد که دانش آموزان عکس های باارزشی گرفته و آن را به نمایش بگذارند و آنگاه عکس های آنها مورد قضاوت واقع شده و در اثر نقد و بررسی ذهن آنها توانمند تر خواهد شد و در نهایت این عکس ها به منابع ارزشمند آموزشی مدارس تبدیل شده که می توانند در آینده برای والدین و دانش آموزان جدید مورد استفاده قرار گیرند. خلاصه کلام آنکه اگر احتمال دهیم سالیانه حداقل پنج و نیم میلیارد عکس در کشور ما گرفته می شود ، بهتر است به گونه ای برنامه ریزی کنیم که این عکس ها به عاملی جهت رشد خلاقیت در جامعه تبدیل شوند تا آنکه تنها زمان باارزش را برای همیشه از ما بستانند. **** منبع : مقاله " عکاسی و خلاقیت "


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط Farshad Baradaran 88/11/5:: 2:48 عصر     |     () نظر

 

قبل از اینکه وارد دنیای عکاسی شوید باید بدانید نکاتی آموزنده و مفید در زمینه عکاسی وجود دارد که به خلق یک عکس خوب کمک بسیار می کند. و بهتر است یک عکاس آماتور این نکات را به عنوان پایه بشناسد و یک عکاس حرفه ای آنها را همیشه در ذهن داشته باشد.

 

برای عکس خود یک موضوع یا پیام انتخاب کنید.

اگر در عکس شما هیچ سوژه برجسته و واضحی وجود نداشته باشد یا این عکس حاوی پیامی نباشد احتمالاً عکس جالبی نخواهد بود.

 

چیزهای اضافی را حذف کنید.

زواید را حذف کنید، به خصوص اگر از ارزش عکس شما کاسته می شود. نه تنها باید بدانید چه چیزهایی را در عکس بگنجانید بلکه باید بدانید چه چیزهایی را نباید در عکس خود بگنجانید. همیشه بدنبال یک پشت زمینه ساده باشید و تعادل را حفظ کنید.

در این عکس دست زنی که در پایین تصویر مشاهده می کنید و پیراهن های رنگ و وارنگ زرد و آبی در پشت زمینه عناصری هستند که سبب به هم خوردن تمرکز بیننده بر موضوع اصلی می شوند. در این عکس می توان چند لحظه صبر کرد تا آن زن دست خود را عقب بکشد و افرادی که در پشت زمینه قرار گرفته اند نیز با چند قدم جابجایی عکاس از تصویر حذف می شوند و در این حالت عکس شما بهتر خواهد بود.

 

از زوم کردن و نزدیک شدن نترسید

اشتباهی که بیشتر عکاسان آماتور مرتکب می شوند این است که عکس های آنها از فاصله خیلی دوری گرفته شده است. و در تصویر نسبت محیط به موضوع آنقدر زیاد می شود که نمی تواند پیام خود را القا کند. سعی کنید عکس را به اندازه کافی از سوژه پر کنید و از پشت زمینه شلوغ پرهیز کنید. تا عکس ساده و قابل فهم باشد.

 

موضوعات خود را در مرکز تصویر قرار ندهید.

همانطور که در مقالات قبلی آموزش عکاسی «یاد بگیر دات کام» بارها ذکر شده است. سعی کنید موضوع عکاسی خود را در مرکز تصویر قرار ندهید. بهتر است از قانون یک سوم استفاده کنید. فرض کنید تصویر شما به سه قسمت تقسیم شده است چه از نظر عمودی و چه از نظر افقی آنگاه موضوع خود را روی یا نزدیک یکی از این خطوط قرار دهید. این قانون را قانون یک سوم می نامند. البته سعی کنید خلاقیت خود را حفظ کنید و از این قانون تابعیت محض نداشته باشید. به خاطر داشته باشید برای انسان و حیوان وقتی که روی سر آنها زوم می کنید بینندگان بیشتر به چشم آن انسان یا حیوان توجه می کنند بنابراین در این گونه مواقع قانون یک سوم بر مو قعیت چشم ها اعمال می شود.           

    

 

از سطح دوربین خود مطمئن شوید.

اگر سطح افق در عکس شما زاویه دار شود از ارزش عکس شما کاسته خواهد شد. ممکن است هنگام عکاسی دقت زیادی برای تنظیم سطح نداشته باشید اما مشکلی نیست با نرم افزارهای ویرایش عکس مانند فتوشاپ می توان به راحتی سطح را تصحیح کرد. اما بهتر است تمرین کنید تا همیشه دوربین را افقی نگه دارید.    

          

 

چشم ها بسیار اهمیت دارند.

چشم ها بازگوی داستان هستند. وقتی که از انسان یا حیوان عکس می گیرید هر چیزی ممکن است از نظر پنهان باشد ولی چشم ها باید آشکارا قابل دیدن باشند. و کیفیت تصویر چشم باید بالا باشد آنوقت است که تأثیر شگفت انگیز چشمها را در عکس های خود خواهید دید.

 

فاصله را برای فلاش تخمین بزنید.

بهترین فلاشها در فواصل بیش از 10 متر تأثیری ندارند. برای فواصل دور در نور کم به جای استفاده از فلاش میزان exposure دوربین خود را افزایش دهید و از یک سه پایه استفاده کنید. و اگر لازم است از ISO بالاتر استفاده کنید.

اگر از چند نفر با فلاش عکس می گیرد بدانید که چهره افرادی که به دوربین نزدیکتر هستند روشنتر و چهره افرادی که از دوربین دورترند تیره تر است بنابراین سعی کنید فاصله افراد با دوربین یکسان و به اندازه کافی نزدیک باشد.

 

حرکت کنید

در هنگام عکاسی خود یا موضوع عکاسی را آنقدر حرکت دهید تا موضوع شما در پشت زمینه خودنمایی کند یا به عبارت دیگر موضوع و پشت زمینه هم رنگ نباشند.

مطالب مرتبط:

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط Farshad Baradaran 88/11/5:: 2:47 عصر     |     () نظر
   1   2   3      >